عملیات غیر ممکن شکستن رکورد دایی، توسط رونالدو ممکن شده و کاپیتان تیم ملی پرتغال در کمترین فاصله با او قرار دارد. اگر اتفاق عجیبی نیفتد، رونالدو احتمالا رکورد دایی را میشکند و تبدیل به بهترین گلزن ملی فوتبال خواهد شد. با این حال، خیلی از ایرانیها امیدوارند مانعی، بتواند سر راه اعجوبه پرتغالی شود. امید دیگر ایرانیها، به بازیکنی است که شانس بالایی برای پس گرفتن این رکورد خواهد داشت.
سردار آزمون، بهترین گلزن فعلی تیم ملی و پنجمین گلزن تاریخ ایران است. او در سن ۲۴ سالگی، ۲۹ گل ملی زد که آخرینش در بازی آخر تیم ملی مقابل هنگ کنگ بود. نکته امیدوار کننده درباره آزمون، سن او در زمان رسیدن به این تعداد گل ملی است. آزمون تقریبا ۲۴ سال و ۸ ماه دارد. علی دایی وقتی به سن آزمون رسید، فقط ۷ گل ملی داشت. کریستیانو رونالدو هم تا این سن، ۲۲ گل زده بود. یعنی در حال حاضر آزمون، حداقل در سن مشابه از هر دوی آنها جلوتر قرار دارد. او در اوج آمادگی هم هست اما موضوع هم، توانایی ادامه این مسیر تا سن بالا، در حد دایی و رونالدوست. تفاوت اصلی او با این دو نفر شاید، در زمینه انگیزه برای بالا بردن تعداد گلهای ملی باشد. آزمون در سال ۲۰۱۸، فقط ۲ گل ملی زد که آمار بسیار ضعیفی است. دلیل اصلی این آمار، وضعیت روانی آزمون بود که باعث شد پس از جام جهانی، بازیهای ملی را موقتا کنار بگذارد و حتی پس از بازگشت، تا جام ملتها طول کشید تا به فرم خوبش برگردد.
نکته دیگر، استفاده نکردن آزمون از بازیهایی است که تعداد گل ملی او را بالا میبرند. رونالدو این هفته، ۴ گلش را به تیم لیتوانی زد و بخش زیادی از فاصله با دایی را پر کرد. دایی هم اواخر دوران بازی، کار مشابهی مقابل لائوس انجام داده بود. آزمون اما استفاده چندانی از این بازیها نمیکند. مثل بازی با گینه نو، که تیم ملی ۸ گل زد و آزمون در آن حضور نداشت. او اگر بخواهد به دایی و رونالدو برسد، باید انگیزهای در حد آنها داشته باشد.
البته بجز آزمون، بازیکنان زیادی در دنیا، گزینههای شکستن رکورد دایی و رکورد احتمالی رونالدو هستند. یکی از آنها، نیمار است که ۶۱ گل ملی هم زده اما مصدومیتها و فراز و نشیبهای زیادش، باعث شده آمار گلهای ملیاش پایین بیاید و از ۱۵ گل در سال ۲۰۱۴، به فقط یک گل در سال ۲۰۱۹ برسد. گزینه جدیتر، شاید کیلیان امباپه باشد. او در سن ۲۰ سالگی، ۱۳ گل زده که ۱۲ تای آنها در دو سال اخیر زده شدهاند. اگر او همین مسیر پیشرفت را ادامه دهد، با توجه به سن و سالش و بالا رفتن تعداد بازی ملی کشورهای اروپایی، یکی از شانسهای جدی رسیدن به این رکورد خواهد بود. فعلا رونالدو، اصلیترین گزینه رسیدن به دایی است و اگر موفق شود، ایرانیها باید به سردار تازهشان برای پس گرفتن این رکورد ارزشمند امیدوار باشند.
باشگاه اسپورتینگ پرتغال اعلام کرد که مارسل کایزر، سرمربی هلندی اش را بعد از باخت ۳ بر ۲ مقابل ریوآوه در هفته چهارم لیگ پرتغال اخراج کرد.
مهدی طارمی، مهاجم ملی پوش کشورمان و عضو باشگاه ریوآوه در این دیدار نقش اصلی را ایفا کرد. او موفق شد در این بازی ۳ بار داور را متقاعد کند تا نقطه پنالتی را نشان دهد و با هت تریک در پنالتی عامل اصلی برد تیمش مقابل اسپورتینگ شد که در نهایت به اخراج سرمربی رقیب منجر شد.
مصطفی داننده- تقریبا بعد از دهه ۷۰ شاهد ظهور نسل جدیدی از مداحان در ایران بودیم. مداحانی که در جلسات خود از جناحها و احزاب سیاسی حمایت میکردند.
این رفتار مداحان با انتقادهای زیادی روبرو شد. البته در این میان برخی از این رفتار مداحان حمایت کردند و آن را لازمه جلسات عزاداری اباعبدالله دانستند.
حالا با توجه به این رفتار، سوالی مطرح میشود که آیا واقعا یک مداح باید در جلسات مذهبی به ویژه در ایام محرم اظهار نظر جناحی کند یا خیر؟
برای پاسخ به این سوال بیان چند نکته لازم است.
اول: مجلس عزاداری امام حسین متعلق به مداح، سخنران یا هر فرد دیگری نیست. سینه زن، عزادار و مداح در مراسم برابر هستند و هیچکس در این دستگاه بالاتر از دیگری نیست. بنابراین مداح و یا سخنران حق ندارد در مجلسی که به نام امام حسین برگزار میشود از روی منبر حرف جناحی بزند
دوم: یک مداح میتواند خارج از جلسه با رسانه مصاحبه کند یا در جمع دوستان خود حرف سیاسی بزند مانند هر فرد دیگری اما او نمیتواند از مراسمی که با پول مردم و با نام امام حسین تشکیل شده استفاده کند و اظهار نظر جناحی کند.
سوم: بسیاری از مستمعان جلسات مذهبی از طرفداران یک جناح و یا افراد سیاسی هستند. یعنی شاید کسی که در جلسات منصور ارضی و یا سعید حدادیان شرکت میکند به روحانی رای داده باشد و یا طرفدار خاتمی و احمدی نژاد باشد. سخنان تند مداحان شاید باعث شود این افراد به دلیل توهینهایی که در جلسات میشود دیگر در این هیاتهای مذهبی حضور پیدا نکنند.
چهارم: نیت مردم از حضور در چنین مراسمی استفاده از فضای معنوی آن است. بسیاری از کسانی که در این مراسمها شرکت کنند به این نیت که ساعتی از مسائل دنیوی دور باشند و حالتی عرفانی پیدا کنند و به قول خود هیئتیها «سبک شوند» در این جلسات شرکت میکنند. این معنا نشان میدهد که مردم دوست ندارند نیت آنها که گریه بر مصیبتهای اهل بیت است آمیخته به مسائل جناحی به ویژه مسائل انتخاباتی شود.
پنجم: وجه تمایز یک مداح با دیگر افراد جلسه امام در چیست؟ مداح صدای خوبی دارد که دیگران از آن بهره نبردهاند و به این واسطه او تبدیل به اجرا کننده مراسم میشود و دیگران گریه کن و سینه زن. در کجای فقه اسلامی آمده است صدای خوب مجوز اجتهاد در امور مذهبی و سیاسی است؟
متاسفانه مداحان سیاسی باعث شدهاند که مراسم مذهبی در ایران رنگ و بوی جناح زدگی به خود بگیرد. مراسمی که سالها توسط مردم برپا و اداره شده است. این رفتارها باعث شده که دیگر هیاتهای مذهبی هم رنگ و بوی گذشته را نداشته باشند.
نباید اجازه داد شأن والای هیات های مذهبی در حد میتینگ های این حزب و آن جناح تقلیل یابد؛ این ستمی آشکار به ساحت قدسی امام حسین است.
محمدجواد ظریف: متأسفانه مجموعه برنامههایی که در صداوسیما ساخته میشود، برای نقد سیاست خارجی نیست، بلکه برای تخریب آن است. حتماً صلاح خودشان را این طور دیدند که اگر توفیقاتی از سیاست خارجی ایران در دنیا مشاهده میشود و رژیم صهیونیستی بنده را خاری در چشم خود میبیند، آن را بهعنوان یک نقطه ضعف نظام به مردم خودمان نشان دهند. [می گویند] مردم! بدانید که وزیر خارجهتان یا دستگاه دیپلماسی شما در دنیا واداده وعقب افتاده است، در دنیا خوب کار نمیکند و دیگران هستند که سر وزارت خارجه شما کلاه میگذارند.
محمدجواد ظریف در گفتگویی با روزنامه ایران به بیان انتقاداتی نسبت به برخی چهرههای داخلی و صداوسیما پرداخته است.
گزیدهای از این گفتگو را در ادامه بخوانید:
عدهای هم میگویند احمدی نژاد سقوط کرده است. این عده بیشتر از طیف اصولگرایان هستند. تقی دژاکام روزنامه گار اصولگرا و نویسنده سابق کیهان در این باره نوشته است: “خدایا! آخر و عاقبت مارو جوری کن که دیگه از «اللهم عجل لولیک الفرج» به پیام تبریک دادن واسه همجنسبازای شهره دنیا سقوط نکنیم!”
عبدالرضا داوری از مشاوران احمدی نژاد میگوید: “تجلیل محمود احمدینژاد از زادروز مایکل جکسون، مرزبندی آشکار او با ۴۰ سال سیاست فرهنگی انقباضی و منع محور در جمهوری اسلامی و عبور از فقاهت محوری در حوزه فرهنگ است. احمدی نژاد با تجلیل از مایکل جکسون، نشان داد که مهمترین آلترناتیو درون ساختاری در برابر جریانهای حاکم در ج. ا. است!”
ملانی جورجیادیز (Mélanie Georgiades) ملقب به «دیامز» (Diam’s) خواننده رپ فرانسوی در شرح دوران زندگیاش قبل از گرویدن به دین اسلام، گفت: قبل از آنکه مسلمان شوم، در زندگیام احساس حزن و اندوه میکردم.
به گزارش فرارو به نقل از ایرنا، «ملانی جورجیادیز» تا قبل از گرویدن به اسلام، به رغم موفقیتهای بسیار، نوعی حس ناراحتی و برآشفتگی را تجربه میکرد، حالتی که او را به جستجوی پاسخی وا داشت که در نهایت با یاقتن دین اسلام، به امید و شادی تازهای دست یافت.
جورجیادیز در حالی که در مکه بود، به عرب نیوز، گفت: پول، موفقیت و قدرت، من را شاد نمیکرد.
وی افزود: در پی شادی بودم؛ بسیار غمگین و تنها بودم. کنجکاو بودم که چرا روی زمین بودم، میدانستم که دلیل این مساله، ثروت یا شهرت نبود، زیرا آنها را داشتم و این موارد من را شاد نمیکرد. از اینرو، شروع به جستجوی پاسخ برای همه پرسش هایم کردم.
زندگی جورجیادیز برنده دو جایزه مهم یکی جایزه موسیقی اروپا موسوم به MTV برای بهترین هنرمند فرانسوی و دیگری جایزه موسیقی NRJ به خاطر بهترین هنرمند، بهترین آلبوم و بهترین آهنگ، پس از ملاقات با دوستش «سوسو» (Sousou) که مسلمان بود، تغییر کرد.
او در شرح حالاتش پس از گرویدن به دین اسلام گفت: یک مکاشفه بود. از ته قلب متقاعد شدم که خدا وجود دارد و هرچه بیشتر میخواندم، بیشتر متقاعد میشدم.
جورجیادیز، افزود: تا قبل از آن، به وحدانیت خدا اعتقاد داشتم و مسیحی بودم، اما دقیقا به آنچه در درونم وجود داشت، به جز غم، واقف نبودم.
براساس اعلام روزنامه عرب نیوز، «سوسو» در جلسه ملاقات با جورجیادیز، برای دقایقی از وی جدا شد تا به اتاقی دیگر برای ادای فریضه نماز رود. جورجیادیز نیز همراه وی رفت و بدون آنکه بداند مسلمانان چگونه عبادت میکنند، حرکات سوسو را انجام داد و خود را برای اولین بار در حال سجده در پیشگاه الله یکتا یافت.
وی در شرح این حالت گفت: وقتی با وی نماز میخواندم و سجده میکردم، ارتباط با خدا را احساس میکردم.
بلافاصله پس از آن روز، وی یک نسخه از قرآن مجید را تهیه کرد و در سفر به جزیره موریتیوس شروع به خواندن آن کرد.
ملانی جورجیادیز، دسامبر ۲۰۰۸ به دین اسلام گروید و به طور کامل از صحنه موسیقی و انظار مردم محو شد.
با این حال، یک عکاس خبری در سال ۲۰۰۹ از جورجیادیز در حال خروج از مسجدی در فرانسه عکس گرفت در حالی که از سر تا پا پوشش داشت. آن عکس در یک مجلسه فرانسوی منتشر شد و جامعه فرانسه را شوکه کرد.
در آن زمان، فرانسه درگیر بحث در مورد تصویب قانون منع استفاده از روبنده یا پوشش صورت در اماکن عمومی بود.
عکس جورجیادیز به کانون بحثها تبدیل شد و وی خود را شخصی یافت که به موضوع نفرت عموم تبدیل شده است.
وی نوامبر ۲۰۰۹ احساس کرد که باید به هوادارانش در مورد دلیل گرایش به مذهب توضیح دهد و برای آخرین بار، یکی از آهنگهای آلبومش را منتشر کرد.
در آن آهنگ، تعصب جامعه فرانسه را توصیف کرد و گفت که این جامعه از زمان گرویدنش به اسلام، دست از حمایت از وی کشیده اند.
به رغم همه این مشکلات، جورجیادیزز بیش از هر زمان دیگری در زندگی اش، احساس صلح و آرامش داشت.
جورجیادیز اظهارداشت: قبل از روی آوردن به اسلام، غمگین بودم، زیرا نمیدانستم که همه آنچه باید انجام دهم، گفتگو با خداست.
وی افزود: حال، هر آنچه در زندگی ام خوب یا بد است، میدانم که الله را دارم که به من گوش میدهد و عباداتم را پاسخ میگوید.
جورجیادیز در سال ۲۰۱۷ به همراه همسرش «فواز طرخانی» (Faouzi Tarkhani) خواننده رپ فرانسوی – تونسی سابق به عربستان سفر کرد.
وی در دو سال گذشته، در عربستان اقامت داشت، فارغ از اسلام هراسی و رفتار تحقیرآمیزی که در فرانسه شاهدش بود. وی و همسرش امسال برای ادای مناسک حج، به مکه رفتند.
جورجیادیز در شرح آن سفر گفت: این دومین حج من بود، اما این بار با طرز فکر متفاوتی آمدم.
وی افزود: نخستن بار، تازه مسلمان بودم و دین را به خوبی نمیشناختم. اما از آنجا که سالها مسلمان هستم، در مورد اسلام، سنت و پیامبر و همچنین در مورد ماجرای این سرزمین بسیار آموخته ام.
در جریان نشست سران گروه هفت در گردشگاه بیاریتس، روسای جمهور ایران و فرانسه درباره دیدار سران ایران و آمریکا به تفاهماتی رسیدند. اما اندکی بعد، رئیسجمهور ایران موضع خود را تغییر داد. همتای فرانسوی، برای اطمینان از اینکه طرف ایرانی هنوز آماده مذاکره است، تماس گرفت. به گزارش فرارو، حسن روحانی و ایمانوئل ماکرون،
وزیر نفت در مصاحبه با رادیو گفت: کشور دو جهش در بخش پتروشیمی را طی بیست و چند سال گذشته تجربه کرده و جهش سوم نیز در حال تدارک شدن است. بیژن نامدار زنگنه افزود: جهش نخست از سال ۱۳۷۶ و جهش دوم از سال ۱۳۹۲ در کشور آغاز شده است. وی همچنین اظهارداشت: مجموعه وزارت نفت هم اکنون در حال تدارک جهش سوم در حوزه پتروشیمی است. وزیر نفت گفت: جهش دوم و سوم تولید کشور را به ترتیب بالای ۱۰۰ و ۱۵۰ میلیون تن مواد پتروشیمی در سال خواهد رساند. وی در ادامه ضمن اشاره به اینکه ایجاد پالایشگاه هم «زمان بر» و هم «گران» است، افزود: واقعیت قضیه این است که به ازای ظرفیت یک بشکه نفت خام در روز ۲۰ هزار دلار سرمایه گذاری نیاز است. زنگنه اظهارداشت: قانونی که به تازگی مجلس شورای اسلامی در جهت حمایت از ساخت پالایشگاه از طریق سرمایه های مردمی و تنفس خوراک تا سقف دو میلیون بشکه در روز مصوب کرده حداقل اگر نفت خام باشد ۴۰ میلیارد دلار سرمایه نیاز دارد که باید تلاش کرد این میزان سرمایه گذاری در داخل تامین شود. وی گفت: آئین نامه اجرایی این قانون در حال تدوین است. وزیر نفت گفت: کاری که هم اکنون این وزارتخانه با قدرت در حال پیگیری است بحث مربوط به پالایشگاه های سیراف می باشد که طرح آن از چند سال پیش کلید خورده است. وی اظهارداشت: ظرفیت اولیه طرح مدنظر ۴۸۰ هزار بشکه در روز بوده که۱۲۰ هزار بشکه از این ظرفیت به فاز چهارم پالایشگاه ستاره خلیج فارس منتقل و ظرفیت فعلی ۳۶۰ هزار بشکه در روز است. نامدار زنگنه گفت: تکمیل طرح مزبور از اولویت های اصلی این وزارتخانه بوده و به شدت در حال پیگیری است. وی افزود: اجرای طرح پالایشگاه های میعانات گازی سیراف دستکم ۲۲ تا ۲۳ هزار میلیارد تومان سرمایه نیاز دارد که باید از بازار سرمایه کشور با انتشار اوراق جذب شود. وزیر نفت اظهارداشت: ساخت پالایشگاه های میعانات گازی به نسبت پالایشگاه های نفت خام ارزان تر است و به عبارتی یک سوم هزینه احداث پالایشگاه های نفت خام را دارد. وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: اینکه به اتکای نفت و گازی که در کشور تولید می شود به تبع صنایع پائین دست صنعت نفت و گاز در مملکت ایجاد شود یک امر قطعی و همیشه مورد توجه وزارت نفت بوده است. نامدار زنگنه افزود: بدون شک با توسعه صنایع پائین دست صنعت نفت و گاز ضمن جلوگیری از خام فروشی موجب تبدیل مواد خام به محصولات نهایی با ارزش افزوده بالا، خلق ثروت، اشتغال زایی، رشد اقتصادی، قدرت ارزآوری و همینطور ایجاد کار برای پیمانکاران و شرکت های داخلی حین ساخت این تاسیسات خواهد شد. وی اظهارداشت: تاکیدات مقام معظم رهبری نیز بیشتر مجموعه وزارت نفت را موظف می کند در این مسیر کار و تلاش کنند. وزیر نفت گفت: خوشبختانه تاکنون اقدامات خوبی در زمینه پالایشگاه سازی، توسعه صنعت پتروشیمی و غیره در کشور انجام شده است. وی در ادامه افزود: برای جلوگیری از خام فروشی نفت باید سرمایه گذاری های مناسبی در زمینه توسعه واحدهای پالایشگاهی و پترو پالایشگاهی و همینطور صنعت پتروشیمی مبتنی بر خوراک های گاز و مایع صورت گیرد. انتهای پیام/
احسان محمدی- روزهای «چه می شود؟» همچنان ادامه دارد. مردم مدام این سوال را از هم میپرسند. آنها که قصد خرید یا فروش خانه دارند این را از بنگاهیها میپرسند، آنها که طلا دارند یا میخواهند دلار بخرند، آنها که قصد راهاندازی یک کسب و کار دارند، آنها که قصد مهاجرت یا ماندن دارند … همه
احسان محمدی- روزهای «چه می شود؟» همچنان ادامه دارد. مردم مدام این سوال را از هم میپرسند. آنها که قصد خرید یا فروش خانه دارند این را از بنگاهیها میپرسند، آنها که طلا دارند یا میخواهند دلار بخرند، آنها که قصد راهاندازی یک کسب و کار دارند، آنها که قصد مهاجرت یا ماندن دارند … همه میخواهند بدانند «چه میشود؟» تا تصمیم بهتری بگیرند، تا کمتر ضرر کنند.
تقریباً هیچکس پاسخ شفافی نمیدهد یا ندارد و انتهای این بحثها با عبارت «حالا ببینیم چی میشه» به آیندهای نامعلوم حواله داده میشود. طبیعی است که در چنین فضایی امکان رونق زندگی دشوار است، هیچکس روی زمین که نمیداند میلغزد یا ثابت است خانه نمیسازد.
در دو هفته گذشته بحث مذاکره با آمریکا دوباره داغ شد. برخی بر این باورند که یکی از کلیدهای باز کردن این قفل در مذاکره است. اینکه از حالت «نه جنگ، نه صلح» به سمت یک توافق برویم. تجربه هم نشان داد که بعد از توافق هستهای تحرکات مثبتی در بازار شکل گرفت. حتی اگر مخالف صددرصد دولت روحانی باشید باز هم نمیشود منکر شدکه چطور شرکتهای اروپایی برای سرمایهگذاری در ایران تقلا میکردند و هیات میفرستادند تا به قول احمدینژاد «زنبیل بگذارند».
پس از خروج ترامپ از توافق هستهای، همان شرکتها برای جلوگیری از تبعات تحریم، آرام به خانههایشان برگشتند و دوران رکود آغاز شد. قطعاً همه مشکلات کشور ریشه در تحریم و ترامپ ندارد و با مذاکره هم همه چیز حل نمیشود اما بازار معمولاً به آن واکنش مثبت و امیدوارانه نشان میدهد.
سخنان صادق زیباکلام، همواره با دو عنصر صراحت و طنز همراه است. او در آخرین گفتگویش با نامهنیوز گفته «با توجه به هزینههای آمریکاستیزی در ۴۰ سال گذشته آرزو میکنم این مسئله تمام شود بنابراین دعا و نذر می کند که روحانی و ترامپ با هم ملاقات کنند».
چند روز پیش محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان که به همراه همسرش مریم ایمانیه به عنوان مهمان ویژهٔ تدکس امیر کبیر حضور پیدا کرده بود، با روایت دو داستانِ کوتاه از ۴ اشتباه بدیهی در روابط و اثر آن بر دنیا صحبت کرد.
او گفت:« من یک دیپلماتم و هیچ حوزهای اندازه سیاست خارجی مناقشهبرانگیز نیست. میدانم وقتی در جو کنونی حرف میزنم در خوشبینانه حالت ممکن ۵۰ درصد پیشذهن مخالف من را دارند و اصلاً به حرف من گوش نمیدهند. مخصوصاً این روزها که در کشور ما همه دکترای روابط بین الملل دارند».
من دکترای روابط بین الملل ندارم اما اینکه یک استاد سرشناس دانشگاه آخرین راه برای گشودن گره در سیاست بینالملل کشور را «دعا و نذر» عنوان کند، استیصال طنزآلودی است.
در همان سخنرانی دکتر ظریف افزود:«یکی از اشتباهات ما در روابط پیشگوییهای خودکامبخش است. اگر پدری مدام پیشبینی کند که پسرش سیگاری میشود. مدام به پسرش میگوید نری سیگار بکشی، پسرم سیگار این ایرادها را دارد. این پسر را نابود میکند. اعصابش را خرد میکند. پسر احتمالاً میرود یک نخ سیگار میخرد. ما با دست خودمان بچه هایمان را به سمت خطر هل میدهیم… وقتی چند روز بعد از برجام یک مقام بالای نظامی ما میآید میگوید کدام آدم عاقلی میآید در ایران سرمایهگذاری کند، نتیجه چه میشود؟ خارجی که این را میشنود میگوید اینها خودشان میگویند آدم عاقل نمیآید اینجا سرمایهگذاری کند ما بیاییم سرمایهگذاری کنیم؟ نتیجه چه میشود؟ هیچکس نمیآید. بعد آن حضرت آقا میگوید ببینید من درست گفتم، ببینیدشما نمیفهمیدید، ببینید شما را سرکار گذاشتند! دیدی هیچکس نیامد سرمایهگذاری کند؟»
تکههای این پازل را کنار هم قرار دهیم. حتی اگر اندک سواد خواندن و نوشتنی داشته باشیم هم به نتایجی میرسیم، لازم نیست حتماً دیپلمات باشیم.
وزیر امور خارجه در مصاحبه با خبرگزاری «برناما»ی مالزی گفته است: « ترامپ از میراث اوباما خوشش نمیآمد. او تنها به دلایل شخصی و نه دال بر دلایلی استوار از توافق هستهای خارج شد.» معاون سیاسی وزیر امور خارجه اما یک روز قبلتر در اختتامیه همایش اطلاعات و امنیت خارجی در گام دوم انقلاب گفته
وزیر امور خارجه در مصاحبه با خبرگزاری «برناما»ی مالزی گفته است: « ترامپ از میراث اوباما خوشش نمیآمد. او تنها به دلایل شخصی و نه دال بر دلایلی استوار از توافق هستهای خارج شد.»
معاون سیاسی وزیر امور خارجه اما یک روز قبلتر در اختتامیه همایش اطلاعات و امنیت خارجی در گام دوم انقلاب گفته بود: «هر کس دیگری هم جای ترامپ در آمریکا بود از برجام خارج میشد.»
این همه تناقض یا تفاوت اما از کجا میآید؟
آیا عباس عراقچی انتخاب جواد ظریف نبوده است یا چون قبلا هم در مذاکرات حضور داشته و برای جلب نظر اصولگرایان به معاونت سیاسی وزارت خارجه در دوره ظریف دست یافت؟
روابط این دو در طول ۶ سال گذشته اما نزدیک و صمیمانه بوده و اگر مرد اول برجام را جدای خود رییس جمهوری، جواد ظریف بدانیم مرد دوم همانا عباس عراقچی است.
پس این دو در نگاه به برجام چندان اختلاف ندارند و این تفاوت یا تناقض از جای دیگری آب می خورد. از کجا؟ از اینجا که مصاحبهکننده یا سخنران به رغم همه سفرها که رفته و تجربهها که دارد می پندارد مخاطب او تنها همان مصاحبه شونده است یا متن مصاحبه تنها در همان فضا انتشار می یابد و از مرزهایی مشخص فراتر نمی رود.
حال آن که در عصر رسانه های مدرن دیگر تفاوت ندارد کجا و برای کی حرف میزنی مگر این که هیچ خبری به بیرون درز نشود و کل ماجرا در اصلاح رسانهایها «آف دِ رکورد» باشد که تازه برای این هم تضمینی نیست جز جاهای امنیتی که وسایل ضبط صدا و گوشیها را پیشاپیش نزد خود نگاه میدارند.
از این رو میتوان گفت اگر آقای عراقچی هم با خبرگزاری مالزی گفت و گو میکرد چه بسا عین ظریف حرف میزد و اگر ظریف هم به آن نشست اصولگرایانه رفته بود نه عین آن سخنان که شبیه آن را میگفت تا خیال مخالفان را آسوده کند که برجام به ضرر آمریکا بوده نه ما.
در پی انقلاب هوش و تحول حیرتآور رسانهها اما مخاطبان بیشتر به سخنی که گوینده گفته توجه دارند نه مکان و حتی زمان آن.
به همین خاطر کسی که اظهار نظر می کند نباید خود را به مخاطب و آن فضا محدود بماند و درباره آنچه گفته داوری می شود نه این که کجا و برای کی گفته است.
این تناقض البته محدود به ظریف و معاون او نیست و شکل دیگری را در اظهار نظر دبیر شورای عالی امنیت ملی در گفت و گو با رسانه خارجی دربارۀ برجام هم دیده بودیم.
رییس شورا تمام هویت و اعتبار خود را به برجام گره زده و دبیر، امضای آن را اشتباه میداند. در این فقره هم البته می تواند توجیه شود که منظور از اشتباه خواندن این بوده که امتیاز دادیم تا منت بگذارند اما تفاوت به خاطر این تصور است که مخاطب را محدود به همان رسانه یا حاضران در همان مجلس می دانند.
عصر دو گونه سخن گفتن یکی برای مصرف داخلی و دیگری برای خارجی سپری شده است. البته هم چنان دو گونه سخن داریم اما گونه نحست علنی یا عمومی است و گونه دوم محرمانه و غیر عمومی نه این که خیال کنیم می توان با خبرنگار خارجی به گونه ای صحبت کرد و با داخلی یا در جمع ها به گونهای دیگر.
هر سخنی که قابلیت انتشار داشته باشد در کنار هر سخن دیگری قرار داده می شود که قابلیت انتشار دارد و دیگر اهمیتی ندارد برای که و کجا گفته است.
اگر به این نکته توجه شود تناقضاتی از این دست کمتر به چشم میآید. ضمن این که دربارۀ برخی اظهارات ضد برجامی از ناحیه منسوبان به دولت این شایبه هم در میان است که تصور میکنند دولت روحانی با نماد برجام رو به افول است و دوست ندارند در فردای دولت روحانی بیرون از بازی باشند.